loading...
سـایــت عـاشقانه لاوین20/تفریحی و سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
zakhmiedel3 بازدید : 462 1394/07/07 نظرات (92)

هزاران دست هم به سویم دراز شود !!!

پس خواهم زد …

تنها...

تمنای دستان تورا دارم...

باور کن خیلی حرف است

وفادار دست هایی باشی

که یک بار هم لمسشان نکرده ای

 

تـــوســط : zakhmiedel3

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط سفر تا انتهای شب در تاریخ 1394/07/09 و 8:45 دقیقه ارسال شده است

دل عاشـق به پيغامى بسازد خمـــــار آلوده با جامى بسازد
مرا كيفيت چشم تو كافيست رياضت كش به بادامى بسازد

شکلک

این نظر توسط سفر تا انتهای شب در تاریخ 1394/07/09 و 8:39 دقیقه ارسال شده است

پاييز شدم تـــا تو بهـــــارم بشوى پرونده سبـــــز روزگــــارم بشوى
اى عشق چرا مثل دلم زرد شدى من صبر نكردم كه دچارم بشوى

این نظر توسط سفر تا انتهای شب در تاریخ 1394/07/09 و 8:33 دقیقه ارسال شده است

يادت نرود كه ياد تو در ياد است آبـــادى دل بــــراى تــــو آبــــاد اســــت
از ياد نبــر دل حقيرم اى دوست در اين دل من هميشه يادت ياد است

شکلک

این نظر توسط سفر تا انتهای شب در تاریخ 1394/07/09 و 8:26 دقیقه ارسال شده است

گلبرگ به نرمى چو بر و دوش تو نيست مهتاب به جلوه چون بنا گوش تو نيست
پيمــــانه به تاثير لب نـوش تـــــو نيست آتشكــــده را گـــرمى آغــــوش تو نيست

شکلک

این نظر توسط سفر تا انتهای شب در تاریخ 1394/07/09 و 8:19 دقیقه ارسال شده است

جان غمگين،تن سوزان، دل شيدا دارم آنچه شايسته عشق است مهيا دارم
سوز دل، خون جگر، آتش غـم، در فراق چه بلاها كـــه ز عشقت من تنها دارم
شکلک

این نظر توسط سفر تا انتهای شب در تاریخ 1394/07/09 و 8:14 دقیقه ارسال شده است

به روىِ برگ زندگى دو خط زرد مى كشم و چشم عاشق تو را كه گريه كرد مى كشم
تو رفتى و بدون تو كسى نگفت با خودش كـــه من بدون چشم تو چقدر درد مى كشم

شکلک

این نظر توسط سفر تا انتهای شب در تاریخ 1394/07/09 و 8:09 دقیقه ارسال شده است

مرا ديوانه مى سازد نگـــــــاهش فغان از اين نگـــاه گـــــاه گاهش
لب او گر چه خاموش است ليكن سخن هاست پنهان در نگاهش

شکلک

این نظر توسط سفر تا انتهای شب در تاریخ 1394/07/09 و 8:03 دقیقه ارسال شده است

عمريست غم و درد نشانم داده در آتش سينه اش امانم داده
رنجور ترين درخت باغش هستم هـــر بــــار مرا ديده تكانم داده

شکلک

این نظر توسط سفر تا انتهای شب در تاریخ 1394/07/09 و 7:56 دقیقه ارسال شده است

جان غمگين،تن سوزان، دل شيدا دارم آنچه شايسته عشق است مهيا دارم
سوز دل، خون جگر، آتش غـم، در فراق چه بلاها كـــه ز عشقت من تنها دارم

شکلک

این نظر توسط یغما در تاریخ 1394/07/09 و 7:53 دقیقه ارسال شده است




گفتم بمان ، نماند و هوا را بهانه کرد
بادی نمی وزید و بلا را بهانه کرد

می خواستم که سیر نگاهش کنم ولی
ابرو به هم کشید و حیا را بهانه کرد

آماده بود از سر خود وا کند مرا
قامت نبسته دست ِ دعا را بهانه کرد

من صاف و ساده حرف دلم را به او زدم
اما به دل گرفت و ریا را بهانه کرد

اما ، اگر ، نداشت دلش را نداد و رفت
مختار بود و دست قضا را بهانه کرد

گفتم دمی بخند که زیبا شود جهان . .
پیراهن سیاه عزا را بهانه کرد

می خواستم که سجده کنم در برابرش . . .
سجاده پهن کرد و خدا را بهانه کرد
می رفت سمت مغرب و اوهام دور دست
صبح سپید و باد صبا را بهانه کرد
او بی ملاحظه کمرم را خودش شکست . . .
حال مرا گرفت و عصا را بهانه کرد

بی جرم و بی گناه مرا راند از خودش
قابیل بود و روز جزا را بهانه کرد


کد امنیتی رفرش
صفحه قبل 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 صفحه بعد
درباره ما

سایت عاشقانه لاوین20

•♥ برای حمایت از لاوین کد لوگو رو توی وبتون قرار بدین♥ با تشکر ♥•

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • ♥♥♥